شوخطبع بودن میتواند به شما در ارتباط با افراد دیگر کمک کند و شرایط ناخوشایند راکمی تحملپذیر تر کند.با ما همراه باشید تا راههای تمرین را بررسی کنیم.

کمی درباره آنچه شمارا میخنداند یاد بگیرید
خنده ذاتاً امری ناخودآگاه است. درحالیکه جلوگیری کردن از خندیدن امری ممکن است، خنداندن دیگران کاری سخت است و بیشتر شبیه بهزور خنداندن دیگران است. خوشبختانه ، خنده بسیار مسری است (ما حدود ۳۰ برابر احتمال خندیدن در حضور دیگران راداریم) و در یک بستر اجتماعی ، آسان است که وقتی دیگران بخندند ، شروع به خندیدن کنیم. مطالعات نشان دادهاند که سه چیز ما را بیشتر میخنداند: حس برتری نسبت به شخص دیگری که نسبت به ما “خنگتر” رفتار میکند. تفاوت بین انتظار ما از یکچیز و نتیجه واقعی؛ یا خنده برای دوری از اضطراب.

یاد بگیرید که در شرایط خستهکننده یا ناخوشایند بخندید و شوخطبع باشید
خوب است بدانید که هرچه مکان و جمع جدیتر باشد، افزودن عنصر طنز آسانتر میشود. شاید بتوانید مردم را در خندیدن در یک محل کار اداری راحتتر از آن بدانید که مردم در یک باشگاه کمدی بخندند.
به همین دلیل است که در برنامههای زنده طنز تلویزیونی از محیط خشک و رسمی استفاده میکنند.در این شرایط حس طنز بسیار قویتر میشود.

بازی با کلمات و جملات را در نظر بگیرید
بسیاری از زمانها ، کمدی ناشی از سردرگمی زبانی (غیرعمدی) یا بازگویی زبانی (عمدی) است.بعضیاوقات با ایجاد تفاوت بین کلماتی که میگوییم و معنی متفاوتی که میرسانیم باعث ایجاد حس طنز میشویم.

حس طنز داشته باشید
احتمالاً در طنز هیچچیز خندهدارتر از اینکه با یکسری کلمات مفهوم را عوض کنیم وجود نداشته باشد. طنز هنگامی رخ میدهد که بین انتظارات ما از بیانیه و وضعیت یا تصویر و تجربه واقعی تفاوت وجود داشته باشد.
جکی میسون کمدین ، طنز را با شوخی نشان میدهد: “پدربزرگ من همیشه میگفت ،”از پول خود مراقبت نکنید ، مراقب سلامتی خود باشید. ” بنابراین یک روز درحالیکه من مراقب سلامتی خودم بودم ، کسی پول من را دزدید. این کار پدربزرگم بود”
این شوخی با یکی از انتظارات اساسی ما روبرو میشود: اینکه پدربزرگها و مادربزرگها افرادی خوب و مهربان هستند که کاملاً بیضرر هستند و توصیههایی را که ارائه میدهند باید صادقانه باشند. این طنز خندهدار است زیرا پدربزرگ ماجرا برخلاف شاخت کلی ما، آدمی حیلهگر و بدذات است.

به حس درونی خود اعتماد کنید
شوخطبع بودن در یک بستهبندی و چهارچوب مشخص نیست. آنچه شمارا میخنداند مختص شماست و به دید شما از دنیای اطرافتان بستگی دارد. به خودتان اعتماد داشته باشید که میتوانید دیگران را بخندانید.

برای شوخطبع بودن، خود را کمتر جدی بگیرید
شرمآورترین لحظههای زندگی خود را تاکنون به یاد داشته باشید، زمانهایی که سعی کردید اوضاع را بهبود ببخشید اما اوضاع بدتر شد، شکستهای ارتباطی با دیگران یا حتی زمانی که تلاش کردهاید در جمع دوستان بانمک باشید. همهی این لحظات و خاطرات ایجادشده میتواند بامزه و خندهدار باشد و به حس شوخطبعی شما بی افزاید.
طنز مشهور بداهه کالین مچری را در نظر بگیرید که گفت: “چهره او بهقدری زشت بود که فقط مادر خودش میتوانست به او نگاه کند ،البته اگر آن مادر از یکچشم نابینا بود و عقل درستی نداشت… اما با تمام این تفاسیر او برادر دوقلو من بود!”

برای شوخطبع بودن، خود را زیر کانون توجه قرار دهید
سعی کنید شوخیها را بیشتر به خودتان منتصب کنید تا دیگران. با این کار مردم بیشتر تمایل به خندیدن دارند. رودنی دانگرفیلد با این طنز هم بهسلامت عقلی خود و هم با ظاهر خود شوخی کرد:”من بهپیش روانپزشک رفتم و او گفت که شما دیوانه هستید. گفتم باشِ لطفا نظر دیگری هم درباره خودl به هم بدهید. گفت شما علاوه بر این؛ خیلی زشت نیز هستید!”
رد فاکس نیز یک طنز جالب درباره استعمال مواد مخدر و الکلی دارد:” من برای تمام کسانی که مشروبات الکلی و مواد مخدر مصرف نمیکنند، متأسفم. زیرا روزی آنها به گوشهی بیمارستان میافتند و نمیدانند دلیل بیماریشان چیست!”

مخاطبان خود را بشناسید
چیزهای مختلف باعث میشود افراد مختلف بخندند. برخی افراد میدانند که احساسگرا بودن باعث خنده آنها میشود. بعضی دیگر فقط صرف بازی با کلمات میخندند. بیاموزید که مخاطب شما در کدام دسته است ، و جوکها و حکایات خود را تحویل دهید تا آنها بهیکباره در مورد بسیاری از مقولههای مختلف غافلگیر شوند.
شاید هرکسی نداند که راندن یک تریلی، میلیونر شدن یا حس داشتن بچه چگونه است! اما همهی مردم میدانند که چگونه با دیگران برخورد کنند یا چگونه باکسی دوست شوند. سعی کنید در طنز خود از احساسات عمیق و اساسی انسان استفاده کنید. وقتی در یک گروه از افراد هستید که نمیشناسید ، به آنها گوش دهید که در مورد چه موضوعاتی صحبت میکنند و چه چیزی باعث خنده آنها میشود. با این کار راحت تر میتوانید آنها را بخندانید.

برای شوخطبع بودن، ذهن را گمراه کنید
گمراه کردن ذهن همان چیزی است که قبلاً به عنوان تعجب از آن یادکردیم. اینزمانی است که شما بین آنچه کسی انتظار دارد اتفاق بیفتد و چیزی که واقعاً اتفاق میافتد ، تفاوت ایجاد میکنید. شوخیهای کلامی از این عنصر به بالاترین حد ممکن استفاده میکنند و سعی میکنند توجه شمارا به همان روشی که ترفندهای جادویی انجام میدهند بهاشتباه سوق دهند.
بهعنوانمثال: “چه اتفاقی برای دروغگوها هنگام مرگ میافتد؟” جواب – “آنها هنوز دروغ میگویند.”
این جک همیشه جواب میدهد چون شنونده انتظار شنیدن همچین جوابی را ندارد.

وقتی ذهن جمعیت سرگرم شده است ضربه آخر را بزنید
زمانبندی بسیار مهم است ، زیرا اگر به مغز بیشازحد فرصت دهید تا یک وضعیت یا شوخی را انجام دهید ، لحظه خندهدار از آن عبور خواهد کرد.بازگشت زدن به جملات دیگران میتواند مفید باشد. شاید کسی چیزی بگوید که بهصورت عادی خندهدار نیست، اما شما با فشار بر حرف فرد و تکرار آن، باعث ایجاد طنز میشوید.
اگر زمانبندی اشتباه باشد ، شوخی شما بیمزه میشود. بدترین کاری که میتوانید بهعنوان یک شخص خندهدار انجام دهید این است که بعد از فرصتی که داشتهاید سعی کنید یک جک را تعریف کنید. نگران نباشید ، این فرصت سوخته را شنوندگان با سکوت خود پاسخ خواهند داد.

بدانید کی نباید شوخطبع باشید
در مواقعی مانند خاکسپاری، مراسم عروسی یا مراسم های مذهبی بخصوص مواظب باشید تا حس شوخطبع بودن خود را کنترل کنید تا باعث ناراحتی دیگران نشوید. شوخی های بیجا میتواند باعث سو تفاهم و ناراحتی دیگران شود.

در شوخطبع بودن مراقب باشید
جری ساینفلد و دیگر طنزپردازان میلیون ها دلار با استفاده از سبک ابتدایی کمدی معروف به طنز “مشاهده” ساخته اند و مشاهداتی را در مورد وقایع و تجارب روزمره انجام میدهند. درحالیکه دانستن زیاد میتواند ظرفیت شمارا برای طنز افزایش دهد ، اما جایگزینی برای دیدن وقایع روزمره نیست. در حقیقت ، بسیاری از افراد بسیار آگاه از دیدن طنز در کارها ناکام هستند. در موقعیتهای روزمره به دنبال طنز باشید و ببینید دیگران چه نمیکنند. غالباً طنز غیرقابل توجه که درست جلوی چشمان ما ایستاده است بیشترین تأثیر را دارد.