نقش موسیقی در فرهنگ

ما درباره سؤال اساسی “موسیقی” و نقش موسیقی در فرهنگ انسانی بحث می کنیم. همچنین تجارت موسیقی را مورد بررسی قرار می دهیم، و اینکه چگونه این فناوری بر تولید و مصرف موسیقی در سراسر جهان تأثیر گذاشته است. این مقاله توضیحی با تصرف و تلخیص از نظریات یکی از موسیقیدانان محبوب دنیا، در مورد موسیقی و نقش آن در فرهنگ و انسانیت ما است.
چرا موسیقی در فرهنگ نقش دارد؟
دانیل لویتین در مورد نقش موسیقی در فرهنگ می نویسد. “… هر وقت انسان به هر دلیلی با هم جمع شود، موسیقی در آنجاست.” عروسی، مراسم تشییع جنازه، فارغ التحصیلی از دانشگاه، مردانی که به جنگ می روند. همچنین رویدادهای ورزشی استادیوم، یک شب در شهر، نماز، یک شام عاشقانه. حتی مادرانی که نوزادان خود را به خواب می کشند و دانشجویان دانشگاه با موسیقی به عنوان پیش زمینه تحصیل می کنند.
“وی ادامه می دهد که موزیک بخشی از پارچه زندگی روزمره بوده و هست. فقط اخیراً در فرهنگ خود ما، پانصد سال یا همین حدود پیش، این تمایز بوجود آمده است. جامعه را دو بخشی کرده و طبقه های جداگانه ای از نوازندگان موسیقی و شنوندگان موسیقی را تشکیل می دهد. در بیشتر نقاط جهان و در بیشتر تاریخ بشر، ساخت موسیقی همان فعالیتی بود که نفس کشیدن و راه رفتن هستند. همه در آن شرکت می کردند. سالن های کنسرت، مختص به اجرای موسیقی، تنها در چند قرن گذشته به وجود آمد. بنابراین درک اینکه چرا موسیقی را دوست داریم و چیزی که ما را به سمت آن سوق می دهد. همین دلیل دریچه ای بر ذات طبیعت انسان است.” (این مغز شما در موسیقی است، 2006)
موسیقی، یک زبان
واقعیت نقش موسیقی در فرهنگ این است. موسیقی یکی از ابتدایی ترین و اساسی ترین جنبه های فرهنگ بشری است. بسیاری از محققان حتی ادعا می کنند که موسیقی (حداقل به شکلی ابتدایی) پیش از ظهور خود زبان است. یک واقعیت (از قضا) که در مورد بعضی از بزرگترین نویسندگان تاریخ از بین نرفته است. همانطور که یک بار هنری وادسورث لانگفلر اظهار داشت. “موسیقی زبان جهانی بشر است”.
در این قسمت مطالعه ارزش های اصلی شخصیتی را به شما پیشنهاد می کنیم.
ریشه موسیقی
با توجه به درک ما که بیشتر داشته های جسمی و اجتماعی ما سازگاری ما برای موفقیت در محیط هستند. ریشه موسیقی همچنان یک معما است. پروفسور الیور ساکس، در کتاب خود (موزیکوفیلی )خاطرنشان می کند که حتی “داروین نیز آشکارا دچار تعجب شده بود.(در مورد منشاء موسیقی در فرهنگ) و در کتاب” نزول انسان”می نویسد. ” نه لذت بردن و نه ظرفیت تولید نت های موسیقی داشته های ما نیستند. کمترین استفاده برای انسان باید در بین اسرارآمیز که او وقف شده است قرار بگیرند.” وی سپس به نقل از شوپنهاور می گوید. “عمق غیرقابل توصیف موسیقی که قابل درک نیست و در عین حال غیر قابل توضیح است. به این دلیل است که تمام احساسات ذاتی ما را تولید می کند. اما بدون واقعیت و ریشه دردناک آن، موسیقی را بیان می کند.
در کنار بافت اجتماعی و فلسفی، موسیقی نقش مهمی در اقتصاد دارد. از نظر محافظه کارانه، تخمین زده می شود که صنعت گسترده موسیقی بیش از 160 میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی جهانی یعنی اندازه کل اقتصاد نیوزلند کمک می کند.
موسیقی چیست؟

موسیقی هرج و مرج سازمان یافته است. اما لزوماً به روش بدی نیست. زیرا هرج و مرج سازمان یافته می تواند بسیار خوب به نظر برسد. موسیقی یک زبان خودمختار است. از آنجا که شما با یک آلمانی به انگلیسی صحبت می کنید. او سعی می کند کلمات را حس کند. اما یک سری چیزهایی وجود دارد که نمی توان به هر زبانی بیان کرد.
اگر مایل به مطالعه هستید. ذهن و احساس دیگران را از روی حرکات غیرکلامی بخوانیم را به شما پیشنهاد می کنیم.
نقش موسیقی در انسانیت چیست؟

موسیقی یکی از معدود مواردی است که ما، به عنوان انسان از آن لذت می بریم. اگر به تاریخ موسیقی به عقب برگردید. چیزهایی مانند مناجات میمون های بالینی را خواهید یافت. داستان از اینجا شروع می شود که دسته ای از میمون ها که در یک جنگل شیون می کنند و به یک شعار تبدیل می شوند. اگر به هر رویدادی مثل مسابقه فوتبال بروید. افرادی را پیدا خواهید کرد که با ریتم خاصی به همراه هم شعار می دهند. ما این حس را داریم که دلمان می خواهد در آواز خواندن آنها شرکت کنیم و این موسیقی در خالص ترین شکل آن است. یا برای مثال به سراغ مراسم جالب تر مانند حرکت دوم کنسرت موتزارت کلارینت می رویم. شما نمی توانید مانع تکان خوردنتان با حسی که از موسیقی می گیرید بشوید.
موسیقی، زبان دلها
موسیقی به شما امکان می دهد تا دوباره انسان بودن خود و پیوند خود با بشریت را دوباره کشف کنید. وقتی با افراد دیگر به موتزارت گوش می دهید. احساس می کنید که به گونه ای همه ما در آن هستیم. موسیقی زبان دل هاست و احساسات و ایجاد ارتباط حتی با زبانی که شما چیزی از آن نمی دانید.
اگر به موضوعات روانشناسی علاقه مندید، مطالعه شخصیت شناسی بر اساس ویژگیهای ظاهری صورت خالی از لطف نیست.
آیا نوع موسیقی نشان از فرهنگ دارد؟

موسیقی در هر ژانر نشان دهنده یک فرهنگ خاص، یک تاریخچه خاص است. در واقع قصه مردمانی را در بر دارد. اگر به موسیقی فولکلور یا محلی دقت کرده باشید. قطعا پی بردید که افسانه های کهن آن منطقه و داستان های گاها عبرت آموزی از تاریخ را بیان می کنند. مانند موسیقی های اصیل شرقی. برخی ژانر های موسیقی مانند راک، تاثیرات بسیاری بر جوامع ایجاد کردند. صحبت ها و حتی اعتراضات اقشار مردم را به گوش جهانیان می رساندند. به عنوان مثال، موسیقی رپ نوعی از موسیقی حزن آلود جاز، و آهنگ های مفهومی می شود.
این ژانری است که در آن ایده های سیاسی و اجتماعی بسیار قوی بیان شده است. از طرف دیگر، موسیقی هنری اروپایی از نیاز به پخش موسیقی خوب برای شام گران قیمت مردم یا اپرا ناشی می شود. یکی واقعی و معتبر است و به سرعت رو به پیشرفت است. در حالی که دیگری برای زندگی مجلل استفاده می شود و روبه فراموشی می رود. بنابراین موسیقی در هر نوع و ژانری نشان از فرهنگ مردم دیاری را در بر دارد.
همچنین می توانید چطور نقاط ضعف خود را به نقاط قوت تبدیل کنیم را مطالعه کنید.