روانشناسیروانشناسی عمومی

تحمل غم از دست دادن عزیزان

غم از دست دادن عزیزان همیشه بزرگ و دردناک است. ناراحتی‌ای که به سختی می‌شود از آن چشم پوشی کرد و آن را به فراموشی سپرد. شاید تنها راه حل تحمل این اندوه بزرگ، پذیرش آن و گذراندن مراحل عزاداری باشد. در ادامه مراحلی که درگذر از غم از دست دادن عزیزان به شما کمک می کند، آمده است.

تجربه از دست دادن اعضای خانواده، دوستان، نزدیکان و عزیزان بدون شک بزرگ‌ترین غمی است که هرکس در زندگی تجربه می‌کند. غمی که با هیچ شادی دیگری نمی‌توان آن را جبران کرد. اما از دست دادن عزیزان نباید روند زندگی شما را برای همیشه مختل کند. شما نیاز دارید پس از مدتی غمگین بودن، به زندگی عادی بازگردید. اما چگونه؟

روزهای سخت زندگی کم نیستند. روزهایی که ممکن است چندین و چند مشکل متفاوت، بزرگ و دردناک سر راه زندگی شما به وجود بیایند. راز گذراندن این روزهای سخت چیست؟ چگونه باید مشکلات و چالش‌های پیش‌آمده را حل کرد؟ ما راهکارهایی برای شما داریم:

راز گذراندن روزهای سخت زندگی

احتمالا تعداد زیادی از نزدیکان شما تلاش می‌کنند به نحوی شما را از غم از دست دادن عزیزتان دور کنند. آن‌ها با یادآوری خاطرات شیرین، بشارت آینده‌ای روشن و همدردی با شما در تمام مراحل عزاداری کنارتان می‌مانند. اما تا وقتی که تصمیم نگیرید با غم از دست دادن عزیزتان کنار بیایید هیچ کس و هیچ کاری نمی‌تواند به شما کمک کند. پس قدم اول خواستن شما است.

چرا که هیچ کس به اندازه خودتان نمی‌تواند کمک کند. گرچه اطرافیان و گذشت زمان نیز در بهبود و تسکین غم از دست دادن مفید هستند.

مهارت‌های کنترل غم را در خود پرورش دهید

هیچ کس منکر این نیست که غم از دست دادن عزیزان، سخت‌ترین و بدترین دردی است که به سراغ انسان‌ها می‌رود. اما در مقابل این درد باید مهارت‌هایی برای کنترل آن نیز پیدا کنید. پرورش مهارت‌های مقابله با غم از دست دادن عزیزان، به شما در گذراندن روزهای سخت و سیاه زندگی کمک می‌کند.

پایین‌تر به برخی از این مهارت‌های کنترلی اشاره خواهیم کرد:

کنترل احساسات

مدیریت و کنترل درست احساسات از اهمیت زیادی برخوردار است. درست است که افراد به علت تفاوت‌های فردی روش‌های متفاوتی جهت بروز ناراحتی خود دارند اما هرکسی باید بتواند غم و ناراحتی منحصر به خودش را کنترل کند. سطح و شدت غم از دست دادن نباید به گونه‌ای باشد که باعث آسیب روحی شما شود.

این احساسات منفی نه قرار است سرکوب شوند و نه قرار است افراطی و افسار گسیخته ابراز شوند. پس مدیریت و کنترل احساسات از مهارت‌هایی است که هنگام درگیری با غم از دست دادن باید در خود تقویت کنید.

به جز کنترل ناراحتی و غم ناشی از از دست دادن، فرد داغدیده هرگز نباید خودش را سرزنش، محکوم یا تحقیر کند. بسیار پیش می‌آید که پس از شنیدن خبر مرگ عزیزانمان جملاتی مثل «اگر من فلان کار را نمی‌کردم،‌ او زنده بود» یا «اگر زودتر او را به بیمارستان می‌رساندم او هنوز این جا بود» یا … را می‌گوییم. اما هیچ یک از این جملات درست نیست. دست از تحقیر کردن خودتان بردارید. شما آن عزیز را از دست داده‌اید اما قرار نیست خودتان را هم فدای یک عمر عذاب وجدان بی‌پایه و اساس کنید.

غم از دست دادن ناگهانی عزیزان ممکن است باعث بروز اختلال استرسی پس از حادثه (PTSD) در شما شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این اختلال به لینک زیر مراجعه کنید:

اختلال استرسی بعد از حادثه چیست؟

تنها نمانید

در ساعات یا روزهای اولیه شما به دنبال انکار مرگ عزیزتان هستید. تنها ماندن به شما فرصت بیشتری برای انکار و خیال پردازی در مورد زنده بودن او می‌دهد. پس در چنین شرایطی هرگز نباید تنها ماند.

شرکت در جمع کسانی که مثل شما عزادار هستند، تحمل غم از دست دادن را راحت‌تر می‌کند. با نزدیکانتان در مورد خاطره‌‌های خوبی که با متوفی داشتید صحبت کنید و بدون خجالت اشک بریزید.

اندوه خود را سرکوب نکنید

تخلیه هیجانات و احساسات منفی که درون شما وجود دارد باید هرچه سریع‌تر صورت بگیرد. چرا که هر چه مدت طولانی‌تری آن را در خود نگه دارید، بیشتر و بیشتر آسیب می‌بینید. آسیب‌هایی که جبران آن‌ها به این راحتی نیست.

بروز غم،‌ ناراحتی، خشم یا هر احساس منفی دیگری در جمع نه تنها نشان ضعف شما نیست، بلکه خبر از سلامت روان شما می‌دهد. فرد داغدیده با تخلیه هیجانات و احساسات منفی درون خود، سلامت روح خود را تضمین می‌کند. سلامتی که برای ادامه یک زندگی درست و سالم به آن نیاز دارد.

بازخورد درست و به اندازه به غم از دست دادن عزیزان باعث می‌شود نگاه فرد به مرگ منطقی‌تر و واقعی‌تر از حالت معمول شود. چنین نگاهی تحمل اندوه ناشی از این اتفاق را آسان‌تر می‌کند.

روز اول سخت‌ترین روز است

روزی که خبر مرگ عزیزی را می‌شنوید، با خود می‌گویید امروز بدترین روز زندگی من است!
روزی که خبر مرگ عزیزی را می‌شنوید، با خود می‌گویید امروز بدترین روز زندگی من است!

روزی که خبر مرگ عزیزی را می‌شنوید، با خود می‌گویید امروز بدترین روز زندگی من است!

با شنیدن خبر از دست دادن او احساسات بد و منفی به شما هجوم می‌آورند. احساساتی مثل ناراحتی، خشم، کرختی، عذاب وجدان و ….

واکنش افراد نسبت به چنین خبری متفاوت است. اگر بازخورد و رفتار متفاوتی دیدید، شوکه نشوید. مغز که خبر بد و سهمگینی شنیده، به دنبال این است که به نحوی از باور آن فرار کند. پس ممکن است به جای ناراحتی عصبی شوید، از جمع کناره بگیرید و حرفی نزنید، به تنهایی خود پناه ببرید و بدون هیچ احساسی و بی‌هدف به رو به رو زل بزنید یا …

قبول کردن این خبر، به این معنی است که قبول کرده‌اید دیگر قرار نیست آن فرد عزیز را ببنید، دیگر نمی‌توانید او را به آغوش بکشید، ببوسید یا با او حرف بزنید. به همین دلیل ممکن است مغز مدتی از پذیرش این واقعیت سر باز بزند که این، اتفاقی طبیعی است.

شرکت در مراسم خاکسپاری مهم و اجباری است

هر چه سعی در انکار داشته باشید، با شرکت در مراسم خاکسپاری بالاجبار باور می‌کنید که او را از دست داده‌اید. لحظه ای که او را برای همیشه زیر خاک می‌گذارند غم از دست دادن او به تمام وجودتان سرازیر می‌شود. غمی که شاید از هر درد دیگری بزرگ‌تر باشد. اما مطمئن باشید شرکت در این فرآیند در کنار همه افراد دیگری که با شما در این غم شریک هستند، قدم بزرگی جهت بهبود حال روحی و تحمل غم از دست دادن عزیزتان است.

برای انجام کاری که می‌دانید درست است بهانه نیاورید. بهانه‌ها دلایلی هستند که مغز به خوبی از معتبر نبودن آن‌ها آگاه است.چگونه باید در برابر آن ها مقاومت کنیم؟برای یافتن پاسخ این سوال با ما در مقاله زیر همراه باشید:

تسلیم بهانه ها نشوید

روزها، هفته‌ها و ماه‌های بعد

غم از دست دادن عزیزان به این راحتی از خاطر شما پاک نمی‌شود.
غم از دست دادن عزیزان به این راحتی از خاطر شما پاک نمی‌شود.

غم از دست دادن عزیزان به این راحتی از خاطر شما پاک نمی‌شود. شاید یک روز از خواب بیدار شوید و فکر کنید با این غم کنار آمده‌اید اما ممکن است همان روز پشت ترافیک یا در یک جلسه کاری غم از دست دادن باز به سراغ شما بیاید و آزارتان دهد. ممکن است بی دلیل عصبی شوید، رفتاری پرخاشگرانه داشته باشید یا دچار مشکلات جسمی شوید. مشکلاتی مثل سر درد، بی‌خوابی، خواب زیاد، افسردگی و …

حتی ممکن است دیدن رابطه‌های دیگران با عزیزانشان شما را اندوهگین یا عصبی کند. هیچ یک از این اتفاقات غیرطبیعی نیست. به خودتان و اطرافیانتان فرصت دهید تا زمانی که بتوانید به راحتی از این غم از دست دادن بگذرید.

با گذشت چند هفته تا چند ماه این غم کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود. جای خالی او هست اما غم از دست دادن او کمتر شما را می‌آزارد. اگر هنوز هم درگیر غم، ناراحتی یا هر احساس بد و زیاد دیگری هستید،‌ باید از یک مشاور یا روانشناس متخصص کمک بگیرید.

شما نیاز دارید به زندگی روزمره خود بازگردید پیش از آن که کنترلش از دستان شما خارج شود. قرار نیست این غم به مرور فراموش شود. شما هنوز هم می‌توانید در عزای او سوگواری کنید، بگریید،‌ با دیگران در مورد غم خود حرف بزنید، آلبوم عکس‌هایش را نگاه کنید و دلتنگ او باشید. اما قرار نیست غم از دست دادن او شما را به نیستی بکشاند.

این اولین تجربه از دست دادن نیست، آخرین هم نخواهد بود

حتما پیش از این شما یا نزدیکانتان غم از دست دادن را تجربه کرده‌اید. مرگ و میر بخش جدایی ناپذیر شخصیت فانی انسان است. در طی زندگی طولانی که قرار است داشته باشید، ممکن است شاهد مرگ تعداد زیادی از عزیزنتان باشید. عزیزانی که حتی غم از دست دادن آن‌ها را تصور هم نمی‌کردید.

پس از چنین تجربیات دردناکی هیچ کس از شما نمی‌خواهند ناراحت نباشید. ناراحتی حق مسلم شما است. اما لازم است یاد بگیرید که چگونه با این غم کنار بیایید. چرا که ممکن است در هر لحظه از زندگی بدون آن که انتظارش را داشته باشید، با غم از دست دادن عزیزانتان مواجه شوید.

هوش عاطفی بالا به تطبیق پذیری بهتر و راحت‌تر شما با شرایط موجود کمک می‌کند. هوش عاطفی چیست؟ جواب این سوال را در لینک زیر پیدا خواهید کرد:

هوش عاطفی چیست؟

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا