مشکلات ناشی از به دنیا آمدن نوزاد جدید برای فرزند بزرگتر

وجود یک نوزاد جدید در خانواده، حتی برای دوست داشتنیترین و آمادهترین کودک هم ممکن است فشار روانی و استرس به همراه بیاورد. در این مقاله نکاتی ارائه میشود که استفاده از آنها گذر از مرحله تک فرزندی به مرحله چند فرزندی را برای کودک هموار و خوشایند میسازد.
فشار روانی کودک بر اثر به دنیا آمدن خواهر یا برادر جدید
ورود نوزاد جدید به معنی به وجود آمدن تغییراتی در زندگی کودک بزرگتر است. در چنین وضعیتی برای کودک بزرگتر تردیدها و بلاتکلیفیهای زیادی وجود دارد. مثلا او از خود میپرسد، چه کسی صبحها او را به مهد خواهد برد؟ چه کسی شبها برای او کتاب خواهد خواند؟ آیا پدر و مادرش هنوز او را دوست دارند؟ چرا آنها به فرزند دیگری نیاز دارند؟
در چنین حالتی نقش کودک در خانواده تغییر کرده اندن است. او موقعیت خود را به عنوان تنها فرزند یا کودک خانواده از دست داده است و وسایلی که متعلق به اوست، برای استفاده فرد دیگری آماده میشوند.
خواب نقش مهمی در تجدید انرژی کودک دارد. ولی کودک از دیدگاه کاملا متفاوتی به خواب مینگرد. او به خواب به دیده یک مزاحم خسته کننده برای فعالیتهای مهمش مینگرد. در این مقاله به راههایی اشاره میشود که به کمک آنها والدین میتوانند از درگیریهای هنگام خواب پیشگیری کنند و به خواب رفتن کودک را به تجربه لذت بخشی برای خانواده تبدیل سازند.
شنیدن خبر آمدن خواهر یا برادر جدید
کودک باید قبل از تولد نوزاد، از آن مطلع شود. البته باید به خاطر داشت که این مسئله خیلی زود و در ماههای اولیه بارداری مادر به اطلاع کودک رسانده نشود. زیرا کودک دارای درک تکامل یافته ای از زمان نیست. نه ماه برای او مدتی طولانی است. زمان مناسب برای شروع گفتگو در این مورد، سه ماهه دوم بارداری است یعنی زمانی که تغییرات جسمی مادر قابل مشاهده اند. سعی کنید تولد نوزاد را با زمان مشخصی در ذهن کودک مرتبط سازید. (مثلا بگویید نوزاد در تابستان متولد میشود.)
واکنش اولیه کودک ممکن است مهار شده و ملایم باشد. بعد از آنکه اطلاعاتی به او داده میشود، پرسشها به ذهنش هجوم میآورند. پرسشها معمولا بسیار پایهای و بر محور تأثیر نوزاد بر زندگی کودک دور میزند. نوزاد کجا میخوابد؟ آیا نوزاد پسر خواهد بود و برادر او خواهد شد؟ آیا با من توپ بازی خواهد کرد؟
پدر و مادر باید هر پرسش را همانگونه که پیش میآید، به سادگی و مستقیما پاسخ دهند. پاسخها نباید در قالب سخنرانی فراگیر و جامعی باشد که تلاش میکند به تمام دل نگرانیها و دلشورههای پیشبینی نشده کودک پاسخ دهد. مسلماً در صورتی که کودک با جوابهایی که گرفته، ارضاء نشود، سؤالهای دیگری خواهد پرسید. تأکید بر این مسئله که خواهر یا برادر جدید یک نوزاد خواهد بود و نه یک همبازی همسن و سال، اهمیت زیادی دارد. برای یک کودک، هیچ چیز مأیوسکنندهتر از این نیست که دریابد همبازی تخیلی او در واقع تنها نوزادی است که گریه میکند، میخوابد و میخورد و حتی قادر به نشستن نیست.

همکاری در تدارکات لازم برای ورود نوزاد
کودک ممکن است از همکاری و شرکت در آماده کردن تدارکات لازم برای ورود نوزاد لذت ببرد. او میتواند در نظم و ترتیب بخشیدن به اتاق نوزاد کمک کند، مادر را هنگامی که برای معاینه به نزد پزشک میرود، همراهی کند و طی این معاینات به صدای ضربان قلب جنین گوش دهد. البته این فعالیتها تنها در صورتی مفید هستند که کودک واقعا از خود علاقه نشان دهد. در غیر این صورت نه تنها مفید نخواهد بود، بلکه موجب رنجیدن و عصبانیت او میشود.
تهیه و تدارک و آمادگی اغلب شامل مرمت و بازسازی تخت، کالسکه یا صندلی غذاخوری مخصوص کودک برای استفاده نوزاد است. بعضی از کودکان میل ندارند کودک دیگری از وسایل و متعلقات آنان استفاده کند. حتی اگر این وسایل سالها مورد استفاده قرار نگرفته باشند، باز هم ممکن است احساسات شدیدی نسبت به آن شیء در آنان برانگیخته شود. البته جنبه نمادین این وقایع موجب ناراحتی و آزار کودک میگردد و نه در اختیار قرار دادن عملی اسباب و لوازم شخصی. کودک احساس میکند از او خواسته میشود تختش، کالسکهاش، صندلی غذاخوریاش، صندلی مخصوص اتومبیلش، اتاقش و حتی والدینش را با نوزاد جدید شریک شود. این شراکت تا کجا ادامه خواهد یافت؟ در چنین حالتی کودک احساس میکند به کناری رانده شده و اهمیت خود را از دست داده است.
پدر و مادر میتوانند به کودک یادآوری کنند که او دیگر این چیزها را لازم ندارد و به این ترتیب از شدت اضطراب او بکاهند. اسباب بازیهای دوران نوزادی کودک را به اتفاق خود او بررسی کنید و به کودک اجازه دهید یک یا دو عدد از آنها را که میل ندارد در اختیار نوزاد قرار دهد، انتخاب کند و آنها را در گوشه مخصوصی قرار دهید، به گونهای که کودک بداند این اسباب بازیها برای همیشه به خود او تعلق خواهند داشت.
واکنش اولیه کودک به نوزاد جدید
قبل از به دنیا آمدن نوزاد جدید، فرصت مناسبی برای دیدن آلبوم عکس کودک است. او زمانی را که مرکز این نوع خاص از توجه بوده است به خاطر نمیآورد. دیدن عکسها این اطمینان مجدد را به کودک میبخشد که او نیز در زمان خود سهم عمده ای از مراقبتهای مخصوص و پرشور داشته است.
واکنش اولیه کودک نسبت به نوزاد میتواند از شادی و شعف تا تنفر و بیزاری در نوسان باشد. کودک حتی ممکن است بی تفاوت به نظر برسد. کودکی که بی تفاوت به نظر میرسد، اغلب احساس آزردگی، رهاشدگی و طردشدگی میکند. در چنین موقعیتی، والدین باید به کودک یادآوری کنند که تا چه حد در هنگام اقامت در بیمارستان برای او دلتنگ شده اند. کودک از شنیدن چنین اظهاراتی احساس آرامش زیادی خواهد کرد، حتی اگر آن را ابراز نکند.
گاهی مادر، همراه با نوزاد جدید، اسباب بازی مخصوصی برای کودک بزرگتر خود همراه میآورد و آن را به عنوان هدیه ای از طرف نوزاد به او میدهد. البته مهمتر از هر نوع اسباب بازی، توجهی است که نشان داده میشود. برای ایجاد تعادل نسبت به توجهی که به نوزاد ابراز میشود.
کودک بزرگتر عاطفه و علاقه فیزیکی زیادی لازم دارد. همچنین کودک به داشتن رابطه فردی با مادر، به منظور خدشه دار نشدن روابطی که هنوز مهم و حیاتی هستند، نیاز دارد.

مقابله با مشکلات ورود نوزاد جدید
بعضی از کودکان بعد از تولد نوزاد، رفتار کودکانهتری پیش میگیرند، آموختههای جدید آنان ناپدید میشوند، برای شیرخوردن از سینه مادر التماس میکنند و میخواهند دوباره از پوشک استفاده کنند. این پسرفت از دیدگاه کودک طبیعی و کاملا منطقی است. زیرا او با دیدن توجه زیادی که به نوزاد میشود به این نتیجه میرسد که در صورت تظاهر به درماندگی، اعضای خانواده به او نیز توجه بیشتری خواهند کرد.
بهترین واکنش یافتن راهی است که توجه مورد نیاز کودک به او نشان داده شود، در عین حال که از فعالیتهای مناسب سن او نیز حمایت میگردد. به جای شیر دادن از سینه مادر، اجازه دهید که کودک در ضمن نوشیدن فنجانی آب میوه در آغوش مادر بیارامد و اگر هنوز بر استفاده از پوشک یا نوشیدن شیر از شیشه شیر اصرار میورزد، این امر را به یک مشکل عمده تبدیل نکنید. کودک در مدت کوتاهی درمییابد که رفتار نوزادانه احساس مناسبی در او ایجاد نمیکند. در نتیجه به سرعت و داوطلبانه این رفتارها راترک میکند. و به کودک کمک کنید تا به نقش جدید خود در خانواده به عنوان خواهر یا برادر بزرگتر افتخار کند. اظهار کنید نوزاد چگونه از دیدن او خوشحال میشود و لبخند میزند. هنگامیکه نوزاد شادمانه میخندد یا گریه میکند، از کودک بزرگتر بخواهید گفتههای خواهر یا برادر نوزادش را تعبیر و تفسیر کند. به کودک بزرگتر اجازه دهید که در حضور شما نوزاد را لمس یا او را در آغوش بگیرد. محروم کردن او از این کارها، او را نسبت به خود بی اعتماد میسازد که این امر ممکن است رنجش و دلخوری کودک را شدت بخشد.
بازی در زندگی کودکان اهمیت زیادی دارد. کودکان از طریق بازی عقاید و احساساتشان را بیان میکنند، روابط اجتماعی را گسترش میدهند و دنیایشان را درک میکنند. اما چه نوع بازیهایی میتواند خلاقیت و هوش کودکان را دستخوش تغییرات خوبی کند؟ در مقاله زیر در مورد بازیهای کودکان صحبت میکنیم.
خواهرها و برادرهای بزرگتر
وجود خواهر یا برادر بزرگتر بسیار سودمند است، زیرا با ورود به دنیای والدین بی تجربه، خطاها و اشتباهات آنان را تحمل کرده است. خواهر یا برادر بزرگتر به عنوان مربی و ناصح کودک کوچکتر نیز نقش الگو را ایفا میکند. خواهر و برادر بزرگتر، دوست، همدست و شریک کارهای توطئه آمیز و محرم اسرار کودکان کوچکتر است. خواهر و برادر بزرگتر پنجره ای را به دنیای مدرسه، جشنهای تولد و شبخوابی دوستان در منزل برای کودک کوچکتر باز میکند. امتیاز این حالت برای کودک خردسالتر، برخورداری از زندگی پربارتر است تا او کمتر در لاک خود فرو رود. تنها مشکل کودک در این مورد، این است که او هرگز شانس اولین نفر بودن در انجام کارها را ندارد.
چالش پیش روی والدین، رفتار عادلانه و منصفانه با کودکان است. رفتار یکسان با توجه به شخصیتهای گوناگون کودک در مراحل مختلف رشد، غیر ممکن است. در صورتی که پدر و مادر بتوانند بین نیازهای کودکان تعادل ایجاد کنند، قاعدتا برای کودکان کافی خواهد بود. خواهر و برادرها متفقين طبیعی هستند. آنها نسبت به نقاط افتراق، نقاط مشترک بیشتری با یکدیگر دارند. چنانچه کودکان، بدون دخالت والدین، فرصت بازی و همراهی با یکدیگر را داشته باشند، روابط خوب و مناسبی بین آنها برقرار خواهد شد.
روابط فرزندان نماد و نمونه مهمی از زندگی خانوادگی است. دوست بودن و داشتن روابط مناسب فرزندان با یکدیگر اثر مثبتی بر پدر و مادر دارد.