کمالگرایی خوب است یا بد

کمالگرایی که معادل انگلیسی آن واژه Perfectionism است، میتواند بسیار خوب یا بسیار بد باشد. مرز میان کمال گرایی مثبت و منفی به باریکی یک تار مو است و همیشه باید حواستان باشد تا مبادا این مرز را رد نکنید!
اگر قرار باشد واژه Perfectionism را ترجمه کنیم، به معنی کمال پرستی میرسیم. واژهای که معنی یکسانی با کمالگرایی ندارد و یک اختلال روانی محسوب میشود. البته در زبان فارسی به هر دو اینها (چه آن اختلال و چه آن ویژگی مثبت) کمالگرایی میگوییم.
آیا فرد کمالگرا احساس خوبی به خودش دارد؟
لزوما این طور نیست! فردی که کمالگرا است و خود را در مسیر رسیدن به بهترینها قرار داده، تا زمانی که بر ذهن خود تسلط داشته باشد، حالش خوب است. اما اگر او توانایی مدیریت کمالگرایی خود را از دست دهد و کمالگرایی مدیریت رفتار او را به دست بگیرد، حتما مشکلات بزرگی پیش خواهد آمد.
روانشناسان به مشکل چنین فردی کمالگرایی ناسازگار میگویند.
کمال گرایی از دیدگاه روانشناسان

روانشناسان هرگز دو معنی این کلمه را جدا از هم نمیدانند. آنها میگویند کمالگرایی یک ویژگی چند بعدی است و جنبههای مثبت و منفی زیادی دارد. فرد کمالگرا تلاش میکند تا بی عیب و نقص به نظر برسد و برای خود استانداردهای بالایی درنظر میگیرد. او با اینکه ممکن است خیلی هم خوب باشد، اما دائما از خودش انتقاد میکند و نگران این است که دیگران عملکردش را چگونه ارزیابی میکنند.
اگر کمالگرایی در فردی به حد بالای خود برسد و از حیطه کنترل و مدیریت خارج شود، فاجعه روانی رخ خواهد داد. این نوع از کمالگرایی شما را به دنبال کسب ایدهآلی که اصلا وجود ندارد میفرستد. دائم به شما میگوید که موفقیتهای کوچک شما هیچ است و ارزشی ندارد. اهداف غیرواقعبینانه برای شما ترسیم میکند و …
به چنین نوعی از کمالگرایی، کمالگرایی ناسازگار میگویند. این اختلال روانی، اختلالات دیگری هم در پی دارد. اختلالاتی مثل افسردگی، عزت نفس پایین، خود انتقادی سختگیرانه و ناتوانی در رشد و حرکت.
مقایسه کمالگرایی ناسازگار و سازگار
افرادی که درگیر کمالگرایی ناسازگار هستند، احتمالا خود را گول میزنند و میگویند: من و کمالگرایی ناسازگار؟ نه این طور نیست! من فقط میخواهم هر کاری را به بهترین نحو انجام بدهم.
درست است که برخی از کمالگراها با واقع بینی اهداف خود را مشخص و دنبال میکنند، اما قرار گرفتن در سراشیبی کمالگرایی احتمال از دست دادن کنترل را بالا میبرد. بگونهای که گاهی کسانی که درگیر این اختلال هستند در آخر جزو ناموفقترینها میشوند. چرا؟
احتمالا انتظار دارید، کمالگراها به واسطه میل بیحد و اندازهای که به رشد دارند، همیشه در جایگاههای والا باشند. اما برخی از آنها واقعا ضعیف عمل میکنند و در آخر شکست میخورند. دلیل آن هم عطش سیری ناپذیری به بهترین بودن است.
کمالگرای سازگار و یا حتی مردم عادی برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکنند. بهترین برنامهها را می چینند و برای مشکلاتی که سر راهشان پیدا میشود دنبال راه حل میگردند. اما فرد کمالگرای ناسازگار نمیتواند باور کند مانعی در مسیر مزاحم بهترین بودن او شده است. او به جای یافتن بهترین روش برای رد کردن موانع، میخواهد از روی آنها بپرد و احتمالا هم شکست خواهد خورد.
در ادامه برخی از این رفتارها که باعث شکست یا آسیب جدی میشود را با هم بررسی خواهیم کرد:
توقعات غیر واقعی
بالاتر چندیدن بار به این رفتار و باور مخربی که از کمالگرایی شما نشات میگیرد، اشاره کردیم. توقعات غیرواقعی خود را از افراد دیگر، زندگی و حتی خودتان محدود کنید. هیچ چیز و هیچ کس نمیتواند بیعیب باشد. پس دائما به دنبال یافتن بهترینها خود را از این سو به آن سو نکشانید.
شما با وعده یک رستوران بهتر، همه رستورانهایی که در مسیر میبینید رد میکنید. به امید پیدا کردن دوست بیعیب و نقصی که در ذهنتان تصویر کردهاید، روابط دوستیتان را قطع میکنید و یا حتی با بزرگنمایی ایرادات شریک زندگیتان، دائما به این فکر میکنید که حتما نیمه گمشده من کس دیگری است.
توقعات غیرواقعی و انتظارات عجیب، یکی از همان چیزهایی است که زندگی مشترک شما را تهدید میکند. تهدیدی که باید زندگی مشترکتان را از آن در امان نگه دارید. نجات زندگی مشترک از وظایف مهم شما و همسرتان است.
اما بدترین اثر توقعات غیرواقعی هیچ کدام از اینها نیست! مخربترین توقع غیرواقعی، آنی است که به واسطه کمالگرایی از خودتان دارید. همانی که به شما اجازه نمیدهد از هیچ موفقیتی خوشحال شوید. همانی که به شما اجازه لذت بردن از لحظات زندگی را نمیدهد. همانی که با یک امید غیرواقعی به شما میگوید: هرموقع به آن ایدهآلی که تصویر کردیم،رسیدیم، آن موقع استراحت کن!
تعلل کردن
بله! درست است! تعلل کردن!
شما میخواهید بهترین باشید و در پس ذهنتان میدانید اینطور نیست! پس دائم کارتان را به فردا موکول می کنید. در توجیه این رفتار هم به خودتان و دیگران میگویید، من تحت فشار، بهتر و باکیفیتتر این کار را انجام میدهم. شاید هم واقعا اینطور باشد، اما اکثر این امروز فردا کردنها بینتیجه است.
پس برای درمان کمالگرایی ناسازگار خود، از امروز فردا کردن دست بکشید و همین امروز، با هر کیفیتی که میشود، آن کار را انجام دهید!
ترس از شکست
درست است که فرد کمالگرا به خودش ایمان (گاهی کاذب) دارد، اما هرازگاهی که مشکلی او را سست میکند و به فکر میبرد، به خود می گوید: اگر شکست بخورم چه؟
مهم نیست تا به حال چند موفقیت یا پیروزی بزرگ را تجربه کرده باشد، او با اولین شکست در هم میشکند. چرا که باور دارد برای موفق بودن به دنیا آمده است و باید موفق از دنیا برود. پس گاهی ممکن است در اوج همه چیز را رها کند و برود.
ترس میتواند باعث بروز رفتارهای ناسالمی مثل ترک مسیر از ترس شکست شود. شکستی که احتمالا به خاطر تلاشهای سختی که میکند، هرگز تجربه نخواهد کرد!
لاپوشانی اشتباهات
این که باید از شکستها درس گرفت را همیشه از ابتدای زندگی شنیدهایم. والدین، مربیان و معلمان همیشه به ما گفتهاند که شکستها میتوانند مقدمهای برای پیروزی باشند. اما خیلی وقتها کمالگراها این را فراموش می کنند.
آنها نمیخواهند کسی متوجه خطایشان شود. مورد انتقاد گرفتن مطلوب آنها نیست. پس اشتباهشان را نه تنها از بقیه که از خودشان نیز پنهان میکنند. برای خود توجیه میآورند که اگر خطایی رخ داده تقصیر آنها نیست و آنها مثل همیشه کامل و بی نقص هستند.
این رفتار مانع از درس گرفتن از بالا و پایینهای زندگی میشود. آن ها درست بودن مسیر را باور میکنند و به همین دلیل شکست آخر ضربه سهمگینی است که متوجه دلیل آن نمیشوند.
درست است که شکست برای شما سخت است، اما نباید از آن فرار کنید. نکته کلیدی در گذراندن روزهای سخت، صبر است. با دنبال کردن این قواعد، کمی تلاش، مقاومت و صبر، روزهای سخت را با موفقیت پشت سر بگذارید:
اجتناب
قدم آخر در مسیر کمالگرایی ناسازگار، اجتناب است. اجتناب از همه چیز …
ممکن است پس از کلی ماجرا و سختی به خود بگویید: اگر هیچ کاری نکنم، قطعا شکست نخواهم خورد!
بله این فکر درستی است اما به چه قیمت؟
شما با این طرز تفکر خود را از بسیاری فعالیتهای لذت بخش محروم میکنید. درست است که هرگز شکست نمیخورید اما هرگز پیروز هم نمیشوید. هرگز لذت و شادی ناشی از رقابت را نمیچشید. هرگز از زندگی و بالا و پایینهایش درس نمیگیرید و …
اجتناب باعث میشود کسانی که با کمالگرایی ناسازگار درگیر هستند، بسیاری از فرصتها و شانسهای خود را از دست بدهند، افسرده شوند و فشارهای روانی زیادی تحمل کنند.
چرا کمالگرا میشویم؟

این که چرا کمالگرا میشویم، دلایل متعددی دارد. دلایلی که بیشتر آنها ریشه در دوران کودکی دارد.
تربیت غلط والدین، باورهای غلط و فشارهایی که سیستم آموزش و پرورش بر ما وارد میکردند، دلایل اصلی کمالگرایی است. به همین دلیل که تمام این دلایل ریشه در گذشته دارند، تغییر آنها نیز سخت است. اما غیرممکن نیست.
در مجله اینترنتی امرسان بخوانید: خانواده نهاد مقدس یا مسئول؟
والدین شما همیشه به شما گفته اند که باید کامل باشید. از شما توقع بهترینها را داشتهاند و هرگز به شما اجازه آزمون و خطا ندادهاند.
پس اگر کودکی دارید، باید بیشتر مراقب و پیگیر درمان کمالگرایی خود باشید. چرا که این ویژگی شما میتواند تمام آینده او را تباه کند!
این که کودکان با اعتماد به نفسی تربیت کنید، مهم است. در مورد اعتماد به نفس کودکان بیشتر بخوانید: